لطفا در انجمن های مختلف حضور فعال داشته باشید
تعداد بازدید 799
|
نویسنده |
پیام |
maktabi
ارسالها : 15
عضویت: 15 /4 /1391
محل زندگی: اهواز
|
فیلم ایرانی آکاردئون ::::::: ساخته جعفر پناهی
خلاصه متن:
نمایش آخرین ساخته جعفر پناهی که یک فیلم کوتاه شش دقیقهای با نام آکاردئون است، در هیاهوی دستگیری و محاکمه وی و در پی آن صدور حکم دادگاه، گم شد. اما شاید بتوان همین فیلم کوتاه شش دقیقهای را یکی از شاهکارهای سینمای ایران طی سالهای اخیر دانست.
فیلمی که علیرغم کوتاهی، بسیار پر مطلب و پر ماجراست. شش دقیقه وقت برای دیدن یک شاهکار، زمان بسیار کمی است.
برای دیدن فیلم میتوانید بر روی نام فیلم در پایین کلیک کنید؛
فیلم آکاردئون ساخته جعفر پناهی
متن کامل:
نمایش آخرین ساخته جعفر پناهی که یک فیلم کوتاه شش دقیقهای با نام آکاردئون است، در هیاهوی دستگیری و محاکمه وی و در پی آن صدور حکم دادگاه، گم شد. اما شاید بتوان همین فیلم کوتاه شش دقیقهای را یکی از شاهکارهای سینمای ایران طی سالهای اخیر دانست. فیلمی که علیرغم کوتاهی، بسیار پر مطلب و پر ماجراست. در این مجال تنها به بررسی تحلیل داستانی و تقسیم زمانبندی فیلم میپردازیم و در فرصتی دیگر به بررسی موضوعی آن خواهیم پرداخت که خود بحثی مفصل است.
از شما میخواهم پس از خواندان این مطلب حتما خود فیلم را هم مشاهده نمایید. شش دقیقه وقت برای دیدن یک شاهکار، زمان بسیار کمی است. صحنه آغازین فیلم با نمایی مدیوم از دختر و برادرش که در حال نواختن ساز و خواندن آهنگ سلطان قلبها هستند آغاز میشود. دختر که بعدها میفهمیم نامش خدیجه است علاوه بر نواختن تنبک، وظیفه پیاله گردانی را هم به عهده دارد. یعنی پیاله کوچکی در دست دارد و با گرفتن آن جلوی عابران از آنها میخواهد داخل آن پول بریزند. خدیجهی بازیگوش در فکر و خیال خود غوطهور است که ناگاه سر از مسجدی در میآورد و پس از مشاهده مردان در حال نماز خواندن شوکه شده، با ترس روسری خود را از پشت گردن، روی سر کشیده و پا به فرار میگذارد. هنگام خروج خدیجه از مسجد، ناگهان با شوک دوم فیلم روبرو میشویم. برادر دختر که نوازنده آکاردئون است در حال کشمکش با مردی است که میگوید نوازندگی در حوالی مسجد گناهی بزرگ است و وظیفه دارد که پسر و سازش را تحویل ماموران دولت بدهد. در همین حال نیز مردی میانسال تلاش در وساطت در این میان دارد و سعی میکند پسر را از دست مرد نجات دهد. نهایتا مرد رضایت میدهد که پسر را ول کند اما ساز آکاردئون را از او گرفته و علیرغم اصرار خدیجه آن را با خود میبرد. تمام آنچه تا این لحظه تعریف شد در تقسیم بندی سهگانه ما بخش اول را تشکیل میدهد.
بخشی که از لحاظ زمانی کوتاه ترین قسمت را تشکیل میدهد و زمان تقریبی آن یک دقیقه و سی ثانیه است. در بخش دوم فیلم، پسر نوازنده در اندیشه باز پسگیری ساز خود که در حقیقت تنها وسیله ارتزاق خود و خانودهاش میباشد وارد بازار میشود . برای یافتن تکه سنگی بزرگ جهت حمله به مرد مهاجم و نجات دادن ساز. پس از یافتن تکه سنگ، خدیجه که حالا متوجه هدف برادر شده به او اصرار میکند که دست از ادامه این کار بردارد زیرا به اعتقاد او برادر تنها وسیله و منبع ارتزاق خود، خواهر و مادر بیمارش است و با این کار خود، یک خانواده را از روزی میاندازد. جمله انتهایی خدیجه در این بخش بسیار مهم و تا حدود زیادی راهگشا برای ارائه بخشی از پیام فیلم و ورود تماشاچی به بخش سوم و انتهایی فیلم است. زمانی که آخرین تلاش خود را برای منصرف نمودن برادر از حمله و نزاع با مرد با این جمله به انجام میرساند. او میگوید: "من دیدمش داداش. وقتی داشت تو رو میزد من دیدمش.از ما بدبخت تر بود." تماشاچی در اندیشه مفهوم این جمله و چرایی آن است که ناگهان با شنیدن صدای آشنای آکاردئون پسر وارد بخش سوم فیلم میشویم. بخش دوم حدود دو دقیقه طول کشیده است. در ابتدای بخش سوم فیلم خواهر و برادر وارد فضای باز بازار شده و ناگهان با تصویری عجیب از همان مرد که آکاردئون را از آنها گرفت روبرو میشوند.در حالیکه در کنجی از بازار نشسته و به شکلی کاملا ناشیانه آکاردئون مینوازد و از مردم تقاضای کمک میکند. خواهر و برادر مبهوت نگاهی به هم میاندازند و ما احساس میکنیم که مشت پسر شل شده است. در اینجا با صحنه بسیار تاثیرگذار از احساس همدردی دو کودک با مرد که احتمالا معتاد نیز هست روبرو میشویم. به نظر میرسد که حالا ظرف چند ثانیه برای همه ما و از جمله قهرمانان فیلم، نفرت به همدردی بدل گشته است.
دختر در حالیکه آرام آرام شروع به ضرب گرفتن کرده به سمت مرد راه میفتد. در کنار او مینشیند و کاسه پول را روی زمین میگذارد. حالا پسر هم تصمیمی جدید دارد. سنگ را به کناری میاندازد و او هم به گروه میپیوندد. ساز را از دست مرد گرفته آن را روی دوشش میاندازد و شروع به نواختن آهنگ میکند. پسر آرام خم میشود. پیاله پول را از روی زمین بر میدارد و آن را به دست مرد میدهد. حالا ارکستر سه نفره کامل شده است. موسیقی در تیتراژ پایانی ادغام میشود. این بخش که بخش پایانی فیلم است دو دقیقه و سی ثانیه طول میکشد و اینجا پایان شاهکار است و تماشاچی تازه در آغاز تفکری عمیق. تفکری که در مجالی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت: من واقعا از دیدن این فیلم زیبا لذت بردم. مخصوصا نقش دختر بچه؛ واقعا منو متحیر و مجذوب کرد. مشتاقانه منتظر اولین نظرات شما دوستان هستم...
|
|
شنبه 17 تیر 1391 - 17:50 |
|
تشکر شده: |
|
|
ghasem
ارسالها : 17
عضویت: 13 /2 /1391
محل زندگی: اهواز
سن: 26
تشکرها : 21
تشکر شده : 13
|
پاسخ : 1 RE فیلم ایرانی آکاردئون ::::::: ساخته جعفر پناهی
منم این فیلم کوتاه رو دیدم و لذت برم. حق با شماست نقش دختر بچه خیلی خوب بازی شد و اصلا به سنش نمیخورد. یعنی تونست با اون سن کم نقش رو خیلی خوب و با احساس بازی کنه مخصوصا تو اون لحظه که چشمش به نمازگزاران می افته و روسری سر میکنه.
|
|
شنبه 17 تیر 1391 - 23:28 |
|
تشکر شده: |
1 کاربر از ghasem به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
maktabi / |
|
maktabi
ارسالها : 15
عضویت: 15 /4 /1391
محل زندگی: اهواز
|
پاسخ : 2 RE فیلم ایرانی آکاردئون ::::::: ساخته جعفر پناهی
ممنون از توجه تون به فیلم و شرکتتون در این نقد.
من فکر می کنم علاوه بر اون قسمتی که خدیجه (دختر بچه ی فیلم) نمازگزارها رو می بینه و روسری سر میکنه، که بخش اول فیلم هست، در سه بخش اصلی فیلم نقشش رو عالی ایفا میکنه. اونجا که توی بازار جلوی برادر بزرگترش رو میگیره چون میدونه که برداشتن سنگ یعنی شکستن سر یه نفر دیگه و به زندان افتادن نان آور خانه و بی پناه موندن خودش و مادر مریضش، یا اونجا که آکاردئون رو توی دست اون مرد معتاد می بینن و خدیجه زودتر و جلوتر از برادرش تصممیم میگیره که با سیاستی فوق العاده آکاردئون رو پس بگیرن. میره می شینه کنار کسی که منبع درامدشون رو ازشون با زور گرفته، و شروع به ضرب زدن با آهنگی میکنه که خارج از ریتمه و درواقعه هیچ نتی رو دنبال نمیکنه! بعد از اون باز هم خیلی طول میکشه تا پسر تصمیم بگیره چکار کنه!
در کل فیلم کوتاه محشر و فوق العاده زیباییه. و صد البته که اگر زیبایی های فیلم رو کنار بگذاریم؛ یک آن با درد شدید و قدرتمند فقر و بی کسی رو به رو میشیم! که متاسفانه در تمام جوامع هست. و در این فیلم اما به قدری زیبا به تصویر کشیده شده که گویا این غول بی شاخ و دم فقر دیده نمیشه! بلکه این انسانیت، درک، دوستی و محبته که دیده میشه و تا ابد توی ذهن ها نقش می بنده!
این یه سؤاله! در این فیلم چه چیزی رو بیشتر دیدید؟! فقر رو؟ یا درک و محبت رو؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضمنا؛ من الان متوجه شدم که نام فیلم رو در تیتر پست اشتباه نوشته ام! آکاردئون صحیح است. امکان ویرایش نبود متاسفانه!
|
|
دوشنبه 19 تیر 1391 - 18:42 |
|
ghasem
ارسالها : 17
عضویت: 13 /2 /1391
محل زندگی: اهواز
سن: 26
تشکرها : 21
تشکر شده : 13
|
پاسخ : 3 RE فیلم ایرانی آکاردئون ::::::: ساخته جعفر پناهی
هم فقر مشهود بود که بخاطر اون کسی حاضر بود به کسی دیگه اینطوری ظلم کنه و هم درک و محبت که با اینکه بچه ها از اون فرد معتاد ناراحت و خشمگین شده بودن ولی باز هم با درک و محبت از انتقام صرفنظر کردن و به کمک به هم رفتن.
------------------------------
امکان ویرایش تنها تا 2 ساعت برای خود کاربر فعال است. البته الان آکاردئون درست شد.
|
|
پنجشنبه 22 تیر 1391 - 21:09 |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.